اطلاعاتی در خصوص دین بهاییت

اخبار بهایی و اخبار جامعه بهائیت احکام بهائی آیین بهائی باورهای بهائیون زندانیان بهائی زندانیان بهایی کتب بهائی دانلود آثار بهائی قبله بهاییون قبله بهائیون تقویم بهائی سالنامه بهاییون حضرت بهاء الله حضرت عبدالبهاء شوقی فیس بوک جمهوری اسلامی اعدام خودکشی

یکشنبه، تیر ۲۰، ۱۳۹۵

این ایران چه خواهد شد

حضرت عبدالبهاء میفرمایند: (نطق شب 19 محرم 1332 در عکا)


"...ایرانی ها میگفتند که این ایران چه خواهد شد؟ من گفتم که این تفاصیلی که الان در میان است دمار است. این اختلافات، این احزاب مختلفه، یکی دمکرات و یکی معتدل، اینها روز به روز ایران را ویران میکنند. شما قیاس کنید حالت حالیه ایران را با ده سال قبل، این اختلافات ایران را ویران کرده است، و روز به روز بیشتر میشود. میگفتند مستقبل چه نوع است؟ گفتم مستقبل ایران را به یک مَثَل از برای شما میگویم بعد خودتان قیاس کنید، این دلیل کافی و وافی است:
این مکه یک قطعه سنگستان است، وادی غیر ذی زرع، ابداً گیاهی در او نمی روید، آن صحرا صحرای شن زار است، و در نهایت گرما، قابل اینکه آباد شود نیست، از سنگستان و شن زار بی آب چه خواهد روئید؟ لکن به جهت اینکه وطن حضرت رسول بود این سنگستان، این سنگلاخ، قبلۀ آفاق شد، جمیع آفاق رو به او سجده میکنند. دیگر از این بفهمید که مستقبل ایران چه خواهد شد. این نمونه است، این سنگلاخ به جهت اینکه وطن حضرت رسول بود قبلۀ آفاق شد؛ امّا ایران که سبز و خرّم است، گُل های خوب دارد، هوایش لطیف است، مائش عذب است. از این قیاس کنید که چه خواهد شد. این میزان کافیست."


حضرت عبدالبهاء میفرمایند:
"... پروردگار عالمیان محض فضل و احسان هیکل ایران را به خلعتی مفتخر فرموده و ایرانیان را تاجی بر سر نهاده که جواهر زواهرش بر قرون و اعصار بتابد وآن ظهور این امر بدیع است. زیرا هر امّتی و مّلتی که به نهایت انحطاط و اضمحلال مبتلا شد، تا رستخیزی عُظمی نگردد بر نخیزد، مانند مریضی که مرض مزمن یابد، بارهنگ و خاکشیر تأثیر نکند و ختمی و بنفشه دفع اندیشه ننماید. طنظور خطائی خواهد و معجون الهی شاید تا هیجان عظیم در خون حاصل گردد و بحران کافی وافی نماید. باید در تاریخ سلف تعمّق نمود. مثلاً قوم عرب چون به اسفل درکات انحطاط افتاد و به پستی و نیستی معتاد گشت و از عُلویّت هستی محروم گشت ترقیّ و نشاط به تدامیر ممتنع و محال بود. زیرا قوّۀ تدبیر ابوذر، فقیر را امیر نمی کرد و فکر و اندیشۀ انسانی عمّارِ یاسر، تمّار را کامرانی نمی داد. افکار و آراء عُقلاء، سُکان جزیرۀ العرب را به اوج عزّت ابدیّه نمی رساند و قیاصره و اکاسره را مغلوب و مقهور آن قوم بی سر و پا نمی نمود. ولی قوّت معنویّه به میان آمد. نور نبوّت درخشید. رستخیز عظیم حاصل گشت. هیجان شدید در عروق و اعصاب ظاهر شد لهذا آن قوم بلید را در ایّامی عدید از اسفل درکات ذلتّ به اوج عزّت رساند. ایران و توران مقهور شد و امپراطوری رومان مخذول و منکوب گشت. حال چنین امر عظیی به قوّۀ تدبیرممکن بود؟ لا والله. این قضیه مثل آفتاب است.

اکنون ایران نیز چنین است، به عربده و های و هوی انقلابیّون و حسن تدبیر اعتدالیّون و کفایت و درایت سیاسیّون از این انحطاط نجات نیابد، ولی ملاحظه خواهید کرد که به تأئید الهی ایران چنان فوران نماید که سیل جانبخشش اقالیم عالم را سبز و خرّم نماید، ولی افسوس که ایرانیان از این موهبت کبری در نهایت غفلت و نسیان ( گوهری، طفلی به قرص نان دهد) امّا، مشیّت الهیّه تعلّق یافته و قوّۀ معنویّه در ایران نبعان نموده. هذا امرٌ محتومٌ و وعدٌ غیر مکذوب...با وجود این احزاب متخاصمه و آراء مختلفه و مفاسد خفیّه و جمعیّتهای سریّه معلوم است که نتایج مفیده مستحیل است..."

0 نظرات: